محتشم کاشانی (غزلیات)/روی تو که اختر زمین است
ظاهر
| روی تو که اختر زمین است | رشگ مه آسمان نشین است | |||||
| قدت که بلای راستان است | کاهندهی سرو راستین است | |||||
| اندام تو زیر پیرهن نیز | سوزندهی برگ یاسمین است | |||||
| چشم سیهت به تیغ مژگان | گردنزن آهوان چین است | |||||
| خال تو که هست نقطهی کفر | انگشت نمای اهل دین است | |||||
| دشنام تو زان لبان شیرین | زهریست که غرق انگبین است | |||||
| آن غمزه که گرم چشمبندی است | بازی ده عقل دوربین است | |||||
| خاک در بنده کمینت | تاج سر بنده کمین است | |||||
| در دیدهی محتشم خیالت | نقشی است که در ته نگین است | |||||