محتشم کاشانی (غزلیات)/رندان که نقد جان به می ناب میدهند
ظاهر
| رندان که نقد جان به می ناب میدهند | باغ حیات را به قدح آب میدهند | |||||
| عشق تو بسته خوابم و چشمانت از فریب | دل را نوید وصل تو در خواب میدهند | |||||
| بازی دهندگان وصال محال تو | ما را نشان به گوهر نایاب میدهند | |||||
| فیضی که آتشین دم عیسی به مرده داد | در دیر ساقیان به می ناب میدهند | |||||
| داری دوزخ که روز و شب از حسن بیزوال | پرتو به مهر و نور به مهتاب میدهند | |||||
| من دل ز تودهی ته گلخن نمیکنم | جایم اگر به بستر سنجاب میدهند | |||||
| مهر آزماست زهر وفا محتشم از آن | شیرین لبان مدام با حباب میدهند | |||||