محتشم کاشانی (غزلیات)/رفتی جهان پناها اقبال رهبرت باد
ظاهر
| رفتی جهان پناها اقبال رهبرت باد | ظل همای دولت گسترده بر سرت باد | |||||
| دولت که یاریت کرد پیوسته باد یارت | ایزد که داورت ساخت همواره یاورت باد | |||||
| ای پر گشاده شهباز هرجا کنی نشیمن | چون بیضهی چرخ نه تو در زیر شهپرت باد | |||||
| نسبت به شانت از من ناید اگر دعایی | گویم همین که عالم یک سر مسخرت باد | |||||
| هر جوشنی که شبها من از دعا بسازم | روزی که فتنه بارد چون جامه در برت باد | |||||
| خورشید با کواکب تا گرد دهر گردد | جبریل با ملایک در پاس لشگرت باد | |||||
| هر جا زنی سرادق با هم دمان صادق | خورشید شمع مجلس جمشید چاکرت باد | |||||
| تا موکب جلالت در ملک خویش گنجه | افزوده بر ممالک صد ملک دیگرت باد | |||||
| تا نطق محتشم را ممکن بود تکلیم | هم داعی فدایی هم مدح گسترت باد | |||||