محتشم کاشانی (غزلیات)/به رهی کان سفری سرو روان خواهد شد
ظاهر
| به رهی کان سفری سرو روان خواهد شد | هر قدم منزل صد قافله جان خواهد شد | |||||
| بر زمین رخش قمر نعل چو خواهد راندن | همهی گلهای زمین آینهدان خواهد شد | |||||
| هر کجا توسن آهو تک خود خواهد تاخت | باز تاخطه چین مشگ فشان خواهد شد | |||||
| خیمه از شهر چو بر دشت زند ابر مثال | افتاب از نظر خلق نهان خواهد شد | |||||
| آن شکر لب به دیاری که گذر خواهد کرد | فتد ارزان چو نمک صبر گران خواهد شد | |||||
| عشق را طبع زلیخاست که آن یوسف عهد | هر کجا جلوه کند باز جوان خواهد شد | |||||
| همچو تیر از نظر آن سرو چو خواهد رفتن | قامت محتشم از غصه کمان خواهد شد | |||||