محتشم کاشانی (غزلیات)/برای نیم نگاهی چو عذر خواه تو گردم
ظاهر
| برای نیم نگاهی چو عذر خواه تو گردم | هزار بار به گرد سر نگاه تو گردم | |||||
| ز انتظار شوم کشته تا نشان خدنگی | ز پر کرشمه نگههای گاه گاه تو گردم | |||||
| بزن به تیغم و پیش از من هلاک گنه خود | به گردن دگران نه که من گواه تو گردم | |||||
| به این امید که روزی شکاری خورم از تو | هزار سال بگرد شکارگاه تو گردم | |||||
| به هم زدی ز سبک دستی کرشمهی جهانی | اسیر فتنهی حسن گران سپاه تو گردم | |||||
| بکش مرا و میندیش از گنه که همان من | به روز حشر رعقوبت کش گناه تو گردم | |||||
| مهی برآمد و برنامد این مراد که یکشب | به دیده کام ستان از رخ چو ماه تو گردم | |||||
| مرا چه محتشم این بس ز باغ وصل که قانع | به نیم نکهتی از عنبرین گیاه تو گردم | |||||