محتشم کاشانی (غزلیات)/باز ای دل شورانگیز رو سوی کسی داری
ظاهر
باز ای دل شورانگیز رو سوی کسی داری | چشم از همه پوشیده بر روی کسی داری | |||||
ای آتش دل با آن کز دست تو میسوزم | چون از تو کنم شکوه تو خوی کسی داری | |||||
هر گل که به باغ آید میبویم و میگویم | در پای تو میرم من تو بوی کسی داری | |||||
ای دل ز سجود تو محراب به تنگ آید | ورنه نظر رگویا ابروی کسی داری | |||||
بگسل ز من ای عاقل ورنه نفسی دیگر | زنجیر جنون بر پا از موی کسی داری | |||||
ای محتشم ار دهرت همسایه مجنون کرد | خوش باش که جا در عشق پهلوی کسی داری |