محتشم کاشانی (غزلیات)/ای گردن بلند قدان در کمند تو
ظاهر
ای گردن بلند قدان در کمند تو | رعنایی آفریده قد بلند تو | |||||
بر صرصری سوار وز دل میبرد قرار | طرز گران خرامی رعنا سمند تو | |||||
خوش نرخ خندهی تو به بازار آرزو | افکنده در مزاد لب نوشخند تو | |||||
من چون کنم که طور بد ناپسند من | گردد پسند خاطر مشکل پسند تو | |||||
چندم فتاده بینی و گوئی که کیست این | بیمار تو شکسته تو دردمند تو | |||||
دردت مباد و باد بر آتش سپندوار | چشم حسود از پی دفع گزند تو | |||||
قتلش رواست گر همه صید حرم بود | آن صید کاضطراب کند در کمند تو | |||||
باید که به نواخت ز صید گریزپای | آن صید به که دست دهد خود به بند تو | |||||
پای گریز محتشم از دور بسته است | عشق دراز سلسلهی صید پند تو |