محتشم کاشانی (غزلیات)/ای قدت همچو نیشکر نازک
ظاهر
| ای قدت همچو نیشکر نازک | تنت از پای تا به سر نازک | |||||
| همچو عضو تو سر و قد زیبا | همه جای تو سیم بر نازک | |||||
| از زمین ارم به آب حیات | ندهد چون قدت شجر نازک | |||||
| بی خبر زد کرشمهات رگ جان | بودش از بس که بیشتر نازک | |||||
| هست از روی نازک اندامان | کف پای تو بیشتر نازک | |||||
| بسته خوش طاقهای ابرویت | دست قدرت به یکدیگر نازک | |||||
| جان مجنون گداختی لیلی | گر بدی خویش آن قدر نازک | |||||
| دارد آزار بس که افتاده | کوه سیمش گران کمر نازک | |||||
| محتشم نیست در بنی آدم | خوی چون خوی آن پسر نازک | |||||