محتشم کاشانی (غزلیات)/ای سرو گلندام که داری کمر از مو
ظاهر
| ای سرو گلندام که داری کمر از مو | بر مو کمری نیست مناسب مگر از مو | |||||
| جز کاتب قدرت که رخت را ز خط آراست | کس خط ننوشته است به روی قمر از مو | |||||
| بر روی تو خط نیست که از جنبش آن زلف | افشان شده بر صفحهی گل مشک تر از مو | |||||
| با تیزی مژگان تو نقاش چه سازد | گیرم که بسازد قلمی تیزتر از مو | |||||
| جز هندوی چشمت که به مژگان رگ جان زد | فساد ندیدم که زند نیشتر از مو | |||||
| گفتی اثری در تب عشق از تو نمانده | در آتش سوزنده چه ماند اثر از مو | |||||
| ترسم نرسد بر بدن محتشم از ضعف | پیکان خدنگ تو که دارد گذر از مو | |||||