محتشم کاشانی (غزلیات)/اقبال ظفر پیوند در کار جهانبانی
ظاهر
اقبال ظفر پیوند در کار جهانبانی | اقبال ولیخا نیست اقبال ولیخانی | |||||
جز وی به که داد ایزد در سلک سرافرازان | اقبال شهنشاهی در مرتبهی خانی | |||||
مخلوق به این نصرت ممکن نبود گویا | موجود به شکل او شد نصرت ربانی | |||||
آن ضبط و پی افشردن در ضبط اساس ملک | بعد دو جهانی داشت از طاقت انسانی | |||||
سلطانی و خانی را شرمست ز شان وی | آن منصب دیگر را حق داردش ارزانی | |||||
در ملک سخا جاهیست کانجا به رضای او | یک مورچه میبخشد صد ملک سلیمانی | |||||
از دور فلک دورش دور است که بیجنبش | دست دگرست اینجا در دایره گردانی | |||||
در مدح ولیخان باد برپا علم کلکش | تا محتشم افرازد رایات سخن رانی |