مثنوی معنوی/ولی عهد ساختن وزیر هر یک امیر را جداجدا
ظاهر
وانگهانی آن امیران را بخواند | یکبیک تنها بهر یک حرف راند | |||||
گفت هر یک را بدین عیسوی | نایب حق و خلیفهی من توی | |||||
وان امیران دگر اتباع تو | کرد عیسی جمله را اشیاع تو | |||||
هر امیری کو کشد گردن بگیر | یا بکش یا خود همی دارش اسیر | |||||
لیک تا من زندهام این وا مگو | تا نمیرم این ریاست را مجو | |||||
تا نمیرم من تو این پیدا مکن | دعوی شاهی و استیلا مکن | |||||
اینک این طومار و احکام مسیح | یک بیک بر خوان تو بر امت فصیح | |||||
هر امیری را چنین گفت او جدا | نیست نایب جز تو در دین خدا | |||||
هر یکی را کرد او یکیک عزیز | هرچه آن را گفت این را گفت نیز | |||||
هر یکی را او یکی طومار داد | هر یکی ضد دگر بود المراد | |||||
متن آن طومارها بد مختلف | همچو شکل حرفها یا تاالف | |||||
حکم این طومار ضد حکم آن | پیش ازین کردیم این ضد را بیان |