مثنوی معنوی/مکر کردن مریدان کی خلوت را بشکن
ظاهر
جمله گفتند ای حکیم رخنهجو | این فریب و این جفا با ما مگو | |||||
چارپا را قدر طاقت با رنه | بر ضعیفان قدر قوت کار نه | |||||
دانهی هر مرغ اندازهی ویست | طعمهی هر مرغ انجیری کیست | |||||
طفل را گر نان دهی بر جای شیر | طفل مسکین را از آن نان مرده گیر | |||||
چونک دندانها بر آرد بعد از آن | هم بخود گردد دلش جویای نان | |||||
مرغ پر نارسته چون پران شود | لقمهی هر گربهی دران شود | |||||
چون بر آرد پر بپرد او بخود | بیتکلف بیصفیر نیک و بد | |||||
دیو را نطق تو خامش میکند | گوش ما را گفت تو هش میکند | |||||
گوش ما هوشست چون گویا توی | خشک ما بحرست چون دریا توی | |||||
با تو ما را خاک بهتر از فلک | ای سماک از تو منور تا سمک | |||||
بیتو ما را بر فلک تاریکیست | با تو ای ماه این فلک باری کیست | |||||
صورت رفعت بود افلاک را | معنی رفعت روان پاک را | |||||
صورت رفعت برای جسمهاست | جسمها در پیش معنی اسمهاست |