فروغی بسطامی (غزلیات)/کس نیست کاو به لعل تو خونش سبیل نیست
ظاهر
کس نیست کاو به لعل تو خونش سبیل نیست | الا کسی که تشنه لب سلسبیل نیست | |||||
مستغنیام به عشق تو از وصل حور عین | آری به چشم من همه چشمی کحیل نیست | |||||
روز قیامت آمد و وصلت نداد دست | الحق که چون فراق تو لیلی طویل نیست | |||||
آنان که بر جمال تو بگشادهاند چشم | یوسف به چشم همت ایشان جمیل نیست | |||||
جز نقد جان و دل که پسند تو نیستند | چیزی میسرم ز کثیر و قلیل نیست | |||||
امروز در میانهی عشاق روی تو | مانند بنده هیچ عزیزی ذلیل نیست | |||||
روز جزا که اجر شهیدان رقم زنند | ماییم و قاتلی که به فکر قتیل نیست | |||||
گر جذبهای ز حضرت جانان به جان رسد | حاجت به رهنمایی پیر و دلیل نیست | |||||
منت خدای راکه برندم خیال عشق | جایی که حد پر زدن جبرئیل نیست | |||||
یار من آن طبیب مسیحا نفس گذشت | یک تن درست نیست کزین غم علیل نیست | |||||
برقی که سوخت کشت فروغی به یک فروغ | کمتر ز نور موسی و نار خلیل نیست |