فروغی بسطامی (غزلیات)/چون خاک میشود به رهت جان پاک ما
ظاهر
چون خاک میشود به رهت جان پاک ما | بگذار نخوت از سر و بگذر به خاک ما | |||||
یا رب که دامن تو نگیرد به روز حشر | خونی که ریختی ز دل چاک چاک ما | |||||
دردا که هیچ در دل سختت اثر نکرد | اشک روان و آه دل دردناک ما | |||||
تا کی که با خیال تو در خاک میکنیم | خمخانه مست میشود از فیض تاک ما | |||||
دل شد شریک غصهی ما در طریق عشق | غیرت اگر بهم نزند اشتراک ما | |||||
دیدیم روی قاتل خود را به زیر تیغ | سرمایهی سلامت ما شد هلاک ما | |||||
تا تکیه کردهایم فروغی به لطف دوست | از خصمی فلک نبود هیچ باک ما |