فروغی بسطامی (غزلیات)/لب پیمانه اگر بر لب جانانه نبود
ظاهر
لب پیمانه اگر بر لب جانانه نبود | بوسهگاه لب رندان لب پیمانه نبود | |||||
گوشه چشمش اگر نشه ندادی می را | یک جهان مست به هر گوشهی میخانه نبود | |||||
مایهی مستی ما باده نبودی هرگز | ساقی بزم گر آن نرگس مستانه نبود | |||||
بعد چندی که شدم داخل کاشانهی دوست | آن هم از دشمنی چرخ به کاشانه نبود | |||||
آشنای حرمی بودهام از جذبهی عشق | که در آنجا گذر محرم و بیگانه نبود | |||||
از پی مقصد دل در همه عالم گشتیم | گنج مقصود در این عالم ویرانه نبود | |||||
من به هر کشوری از عشق نبودم رسوا | گر به هر مجلسی از حسن تو افسانه نبود | |||||
پرتو روی تو آتش به دلم زد وقتی | که به پیرامن شمع این همه پروانه نبود | |||||
تا سر زلف تو شد سلسلهجنبان جنون | کس ندیدم به همه شهر که دیوانه نبود | |||||
با وجود غزل شاه فروغی چه کند | زان که در طبع گدا گوهر یک دانه نبود | |||||
تاج بخشنده خورشید ملک ناصردین | که رهین فلک از همت مردانه نبود |