فروغی بسطامی (غزلیات)/شب فراق تو گر ناله را اشاره کنم
ظاهر
شب فراق تو گر ناله را اشاره کنم | چه رخنهها که در ارکان سنگ خاره کنم | |||||
نه طاقتی که ز نظارهات بپوشم چشم | نه قدرتی که به رخسارهات نظاره کنم | |||||
نه پای آن که به سوی تو ره بپیمایم | نه دست آن که ز خوی تو جامه پاره کنم | |||||
به کیش زمرهی عشاق دوزخی باشم | به بوی سدره ز کوی تو گر کناره کنم | |||||
شبی بر غم فلک روی خویشتن بنما | که زهره را بدرم، ماه را دو پاره کنم | |||||
چو بی تو آه شرر بار برکشم از دل | علاج خرمن گردون به یک شراره کنم | |||||
خوشم به کشمکش خون خویش روز جزا | که سیر روی زین رهگذر دوباره کنم | |||||
گره فتد به سر زلفت از پریشانی | گر اشتیاقی ترا مو به مو شماره کنم | |||||
به غیر دادن جان چارهای نخواهم جست | اگر به درد تو چندین هزار چاره کنم | |||||
ز سر گنبد مینا نمیشوم آگاه | مگر که خدمت رند شراب خواره کنم | |||||
فروغی از غم آن ماه خرگهی تا چند | کنار خویشتن از اشک پر ستاره کنم |