فروغی بسطامی (غزلیات)/زندگی بی او ندارد حاصلی
ظاهر
زندگی بی او ندارد حاصلی | وقت را دریاب اگر صاحب دلی | |||||
عشق لیلی موجب دیوانگی است | طعنه بر مجنون مزن گر عاقلی | |||||
هر کجا کز لعل جانان دم زنند | جان چه باشد، تحفهی ناقابلی | |||||
تا به آسانی نمیری پیش دوست | بر تو کی آسان شود هر مشکلی | |||||
واقف از سیل سرشکم میشدی | گر فرو میرفت پایت بر گلی | |||||
ناله تاثیری ندارد در دلت | یعنی از درد محبت غافلی | |||||
گر کمال هر دو عالم در تو هست | تا پی طفلی نگیری جاهلی | |||||
دولت وصل بتان دانی که چیست | خواهش خامی، خیال باطلی | |||||
کوشش بی جا مکن در راه وصل | هر زمان کز خود گذشتی واصلی | |||||
بر درش دانی فروغی چیستم | پادشاهی در لباس سائلی |