فروغی بسطامی (غزلیات)/رفتی بر غیر و ترک ما کردی
ظاهر
رفتی بر غیر و ترک ما کردی | ای ترک ختن بسی خطا کردنی | |||||
پیمانه زدی ز دست بیگانه | اندیشهی خون آشنا کردی | |||||
سرخوش به کنار بلهوس خفتی | بنگر که به اهل دل چهها کردی | |||||
جز با من دل شکسته در عالم | هر عهد که بستهای وفا کردی | |||||
در عهد تو هر چه من وفا کردم | پاداش وفای من جفا کردی | |||||
آبی نزدی بر آتشم هرگز | تا بر لب آب خضر جا کردی | |||||
آنگه که قبای ناز پوشیدی | پیراهن صبر من قبا کردی | |||||
بیچاره منم وگر نه از رحمت | درد همه خستگان دوا کردی | |||||
بی بهره منم وگر نه از یاری | کام همه طالبان روا کردی | |||||
الا من که محکمش بستی | هر بسته که داشتی رها کردی | |||||
تا قد تو زد ره فروغی را | هر فتنه که خواستی بپاکردی |