پرش به محتوا

فروغی بسطامی (غزلیات)/دوشینه مهی به خواب دیدم

از ویکی‌نبشته
فروغی بسطامی (غزلیات) از فروغی بسطامی
(دوشینه مهی به خواب دیدم)
  دوشینه مهی به خواب دیدم یعنی به شب آفتاب دیدم  
  شب ها به هوای خاک کویش چشم همه را پرآب دیدم  
  هر گوشه ز تیر غمزه‌ی او دل خسته و بی حساب دیدم  
  از آتش شوق او به گلشن مرغان همه را کباب دیدم  
  یک نکته ز هر دو لعل او بود هر نشه که در شراب دیدم  
  در هر سر موی صید بندش صد پیچ و هزار تاب دیدم  
  در هر خم عنبرین کمندش یک جمع در اضطراب دیدم  
  در عشق هر آن دعا که کردم یک جا همه مستجاب دیدم  
  دل های شکسته را ز وصلش یک سر همه کامیاب دیدم  
  آسایش جان اهل دل را در کشمکش عذاب دیدم  
  طومار گناه عاشقان را سر دفتر هر ثواب دیدم  
  از باده‌ی چشم او فروغی مردم همه را خراب دیدم