عطار (غزلیات)/ما ره ز قبله سوی خرابات میکنیم
ظاهر
ما ره ز قبله سوی خرابات میکنیم | پس در قمارخانه مناجات میکنیم | |||||
گاهی ز درد درد هیاهوی میزنیم | گاهی ز صاف میکده هیهات میکنیم | |||||
چون یک نفس به صومعه هشیار نیستیم | مست و خراب کار خرابات میکنیم | |||||
پیرا بیا ببین که جوانان رند را | از بهر دردیی چه مراعات میکنیم | |||||
طاماتیان ز دردی ما توبه میکنند | ما بینفاق توبه ز طامات میکنیم | |||||
نه لاف پاکبازی و مردمی همی زنیم | نه دعوی مقام و مقامات میکنیم | |||||
ما را کجاست کشف و کرامات کین همه | بر آرزوی کشف و کرامات میکنیم | |||||
دردی کشیم و تا به نباشیم مرد دین | بر اهل دین به کفر مباحات میکنیم | |||||
گو بد کنید در حق ما خلق زانکه ما | با کس نه داوری نه مکافات میکنیم | |||||
ای ساقی اهل درد درین حلقه حاضرند | میده که کار می به مهمات میکنیم | |||||
سلطان یک سوارهی نطع دو رنگ را | بی یک پیاده بر رخ تو مات میکنیم | |||||
ما شبروان بادیهی کعبهی دلیم | با شاهدان روح ملاقات میکنیم | |||||
در کسب علم و عقل چو عطار این زمان | هم یک دو روز کار خرابات میکنیم |