عطار (غزلیات)/شیر در کار عشق مسکین است
ظاهر
شیر در کار عشق مسکین است | عشق را بین که با چه تمکین است | |||||
نکشد کس کمان عشق به زور | عشق شاه همه سلاطین است | |||||
دلم از دلبران بتی بگزید | کو به رخ همچو ماه و پروین است | |||||
از لطیفی که هست آن دلبر | فخر خوبان چین و ماچین است | |||||
وصف خوبی او چه دانم گفت | هرچه گویم هزار چندین است | |||||
خوب رویی شگرف گفتاری | که به صورت فرشته آیین است | |||||
آن نگاری که روی او قمر است | طرهاش مشک عنبرآگین است | |||||
من چو فرهاد در غمش زارم | کو به حسن و جمال شیرین است | |||||
صفتش در زمانه ممتاز است | دیدنش روح را جهان بین است | |||||
آن ستم کز صنم کشید فرید | بیگمان آفت دل و دین است |