پرش به محتوا

عطار (غزلیات)/زان پیش که بودها نبودست

از ویکی‌نبشته
عطار (غزلیات) از عطار
(زان پیش که بودها نبودست)
  زان پیش که بودها نبودست بود تو ز ما جدا نبودست  
  چون بود تو بود بود ما بود کی بود که بود ما نبودست  
  گر بود تو بود بود ما نی موقوف تو بد چرا نبودست  
  ما بر در تو چو خاک بودیم نه آب و نه گل هوا نبودست  
  در صدر محبتت نشاندیم زان پیش که حرف لا نبودست  
  دریای تو جوش سر برآورد پر شد همه جا و جا نبودست  
  عطار ضعیف را دل ریش جز درد تو به دوا نبودست