عطار (غزلیات)/تیر عشقت بر دل و جان میخورم
ظاهر
تیر عشقت بر دل و جان میخورم | زخم زیر پرده پنهان میخورم | |||||
چون غم تو کیمیای شادی است | چون شکر زهر غمت زان میخورم | |||||
چون ز درد توست درمان دلم | دردی دردت فراوان میخورم | |||||
چند گویم کز تو غم خوردم بسی | کین زمان صد بار چندان میخورم | |||||
در میان پیرهن مانند شمع | خون خود خندان و گریان میخورم | |||||
تا نداند سر من تردامنی | خون دل سر در گریبان میخورم | |||||
کی بود کاواز بردارم تمام | کز کف خضر آب حیوان میخورم | |||||
درنگر ای جان که در جشن وفا | جام جم از دست جانان میخورم | |||||
خوش خوشم جان میدهد تا لاجرم | خوش خوشی زنهار بر جان میخورم | |||||
هر غمی کان هست بر عطار سخت | بر امید ذوق درمان میخورم |