عطار (غزلیات)/ای جان ز جهان کجات جویم
ظاهر
ای جان ز جهان کجات جویم | جانی و چو جان کجات جویم | |||||
چون نام و نشانت می ندانم | بی نام و نشان کجات جویم | |||||
چون کون و مکان حجاب راه است | در کون و مکان کجات جویم | |||||
چون تو نه نهانی و نه پیدا | پیدا و نهان کجات جویم | |||||
هستی تو چو آسمان سبکرو | در بند گران کجات جویم | |||||
ای از بر من چو تیر رفته | من همچو کمان کجات جویم | |||||
چون تو نرسی به کسی یقین است | پس من به گمان کجات جویم | |||||
در پرده شدی خموش گشتی | من نعرهزنان کجات جویم | |||||
گفتی که مرا میان جان جوی | جان نیست عیان کجات جویم | |||||
هستیم درین میانه کوهی است | کوهی به میان کجات جویم | |||||
چون جان فرید در تو محو است | دل در خفقان کجات جویم | |||||
گفتی که چو گم شوی مرا جوی | گم گشتهی جان کجات جویم |