عطار (غزلیات)/آنکه چندین نقش ازو برخاسته است
ظاهر
آنکه چندین نقش ازو برخاسته است | یارب او در پرده چون آراسته است | |||||
چون ز پرده دم به دم می تافته است | هر دو عالم دم به دم میکاسته است | |||||
چون شود یک ره ز پرده آشکار | تو یقین دان کان قیامت خاسته است | |||||
محو گردد در قیامت زان جمال | هر که نقشی در جهان پیراسته است | |||||
ذرهای معشوق کی آید پدید | چون دو عالم پر زر و پر خواسته است | |||||
در قیامت سوی خود کس ننگرد | چون جمال آن چنان آراسته است | |||||
ذرهای گشت است ظاهر زان جمال | شور از هر دو جهان برخاسته است | |||||
ای فرید اینجا چه خواهی کار و بار | راه تو نادانی و ناخواسته است |