عطار (غزلیات)/آتش عشق تو دلم، کرد کباب ای پسر
ظاهر
آتش عشق تو دلم، کرد کباب ای پسر | زیر و زبر شدم ز تو، چیست صواب ای پسر | |||||
چون من خسته دل ز تو، زیر و زبر بماندهام | زیر و زبر چه میکنی، زلف بتاب ای پسر | |||||
تا که بدید چشم من، چهرهی جانفزای تو | ساختهام ز خون دل، چره خضاب ای پسر | |||||
جان من از جهان غم، سوخته شد به جان تو | جام بیا و درفکن، بادهی ناب ای پسر | |||||
آب حیات جان من، جام شراب میدهد | زانکه به جان همی رسد، جام شراب ای پسر | |||||
چند غم جهان خوری، چیست جهان، خرابهای | ما همه در خرابهای، مست و خراب ای پسر | |||||
هین که نشست آسمان، در پی گوشمال تو | خیز و بمال اندکی، گوش رباب ای پسر | |||||
نقل چه میکنیم ما، قند لب تو نقل بس | زان دو لب شکرفشان، هین بشتاب ای پسر | |||||
شمع چه میکنیم ما، نور رخ تو شمع بس | برفکن از رخ چو مه، خیز نقاب ای پسر | |||||
نرگس نیم خواب را، باز کن و شراب خور | غفلت ماست خواب ما، چند ز خواب ای پسر | |||||
زان دو لب تو یک شکر، بنده سال میکند | مفتی این سخن تویی، چیست جواب ای پسر | |||||
گرچه تو آفتاب را، رخ بنهادهای به رخ | با من دلشده مرا، خر به خلاب ای پسر | |||||
وصف تو گر فرید را، ورد زبان همی شود | آب شود ز رشک او، در خوشاب ای پسر |