عبید زاکانی (قصاید)/در این مقام فرحبخش و جای روحفزای
ظاهر
در این مقام فرحبخش و جای روحفزای | بخواه باده و بر دل در طرب بگشای | |||||
به عیش کوش و حیات دو روزه فرصت دان | چو برق میگذرد عمر، کاهلی منمای | |||||
به دستگیری ساغر خلاص شاید یافت | ز جور وهم زمین گرد آسمان پیمای | |||||
به پایمردی گلگونه میتوان رستن | ز دست حادثهی روزگار محنت زای | |||||
طریق زهد نه راهست گرد هرزه مگرد | حدیث توبه نه کار است زان سخن بازآی | |||||
شراب خوار، به بزم خدایگان جهان | به کام عیش و طرب راه عمر میپیمای | |||||
جهان فیض و کرم رکن دین عمیدالمللک | که باد تا به ابد در پناه لطف خدای | |||||
فروغ رایش چون آفتاب عالمگیر | اساس جاهش مانند قطب پا بر جای |