صائب تبریزی (غزلیات)/ما از امیدها همه یکجا گذشتهایم
ظاهر
ما از امیدها همه یکجا گذشتهایم | از آخرت بریده ز دنیا گذشتهایم | |||||
از ما مجو تردد خاطر که عمرهاست | کز آرزوی وسوسه فرما گذشتهایم | |||||
گشته است در میانه روی عمر ما تمام | ما از پل صراط همین جا گذشتهایم | |||||
عزم درست کار پر و بال میکند | با کشتی شکسته ز دریا گذشتهایم | |||||
از نقش پای ما سخنی چند چون قلم | مانده است یادگار به هر جا گذشتهایم | |||||
ما چون حباب منت رهبر نمیکشیم | صد بار چشم بسته ز دریا گذشتهایم | |||||
صائب ز راز سینهی بحریم با خبر | چون موج اگر چه تند ز دریا گذشتهایم |