صائب تبریزی (غزلیات)/حجاب جسم را از پیش جان بردار ای ساقی
ظاهر
حجاب جسم را از پیش جان بردار ای ساقی | مرا مگذار زیر این کهن دیوار ای ساقی | |||||
به یک رطل گران بردار بار هستی از دوشم | من افتاده را مگذار زیر بار ای ساقی | |||||
به راهی میرود هر تاری از زلف حواس من | مرا شیرازه کن از موج می زنهار ای ساقی | |||||
چرا از غیرت مذهب بود کم غیرت مشرب؟ | مرا در حلقهی اهل ریا مگذار ای ساقی | |||||
چراغ طور در فانوس مستوری نمیگنجد | برون آور مرا از پردهی پندار ای ساقی | |||||
شراب آشتیانگیز مشرب را به دور آور | بده تسبیح را پیوند با زنار ای ساقی | |||||
ادیب شرع میخواهد به زورم توبه فرماید | به حال خود من شوریده را مگذار ای ساقی | |||||
ز انصاف و مروت نیست در عهد تو روشنگر | زند آیینهی من غوطه در زنگار ای ساقی | |||||
به شکر این که داری شیشهها پر بادهی وحدت | به حال خویش صائب را چنین مگذار ای ساقی |