شرف/۹
نمرهٔ نهم |
شهر رمضان المبارک ۱۳۰۰ |
اعلیحضرت قویشوکت الکساندر سوم امپراطور اعظم کلّ ممالک روسیّه
نوّاب رُکنالدّوله
ندیده و کوشی نشنیده بود اعلیحضرت امپراطوری بشکرانه این موهبت بزرک الهی و اقتضای ملکه سخا و عفو و رافت معادل پانزده کرور تومان بقایای مالیاتی را برعیّت تخفیف دادند و جمعی از مقصّرین را که در حبس بودند عفو و اغماض فرموده مرخّص کردند و علاوه بر این عوارف و الطاف عمومی در حق احاد و افراد حضّار مجلس که چندین هزار نفس بودند از بزرک و کوچک و وضیع و شریف بفراخور شئونات و مراتب بذل عطایا و مواهب و اعطای حمایل و نشان و مدال و دیکر امتیازات شایان فرموده بر مراتب اُمیدواری و شکرکذاری و دعاکوئی و خُلوص نیت و صفای عقیدت و استظهار قلب و مسرّت خاطر نوکر و رعیّت و حاضر و بادی و وارد و قاطن افزودند
نواب رکنالدّوله
نوّاب رُکنالدّوله مُحمّدتقی میرزا که از اخوان عظیمالشأن اعلیحضرت اقدس همیون شاهنشاهی دام سُلطانه و از شاهزادکان کاملاللیّاقه خانواده سلطنت عظمی هستند از بدو عُمر در ظلّ عنایت خاص و کنف مرحمت مخصوص همیون شاهنشاهی با مقتضیات شهامت و لیاقت ذاتی و جلالت و نبالت جبلی و پرورش یافته تا جوهر وجود والایشان بجمال تربیت و محاسن هنر و آداب سیاست و رسوم ولایت و انواع مزایا و شرافتها آرایشی بسزا یافت در سال هزار و دویست و هشتاد و سه در حالی که بحکومت خمسه منصوب بودند بلقب جلیل رُکنالدّوله که از القاب بُزرک دولتست مُلقب کردیدند و همواره از انعهد تاکنون بحکومت یکی از ایالات بُزرک ممالک محروسه منصوب و اینک قریب هفت سال است که بحکومت و فرمانفرمائی مملکت خُراسان و سیستان برقرار و پیوسته محاسن حکمرانی و مراتب مملکتداری و حقایق خدمتکذاری نوّاب معظّمله در پیشکاه نظر انور همایون شهریاری با تواتر وقایع و اخبار و شهادت نتایج و آثار مشهود و علامات خشنودی و رضای خاطر همیون را بذل مراحم و الطاف کوناکون ملوکانه دلیل و شاهد است
بقیه روزنامه سفر فرخنده اثر شاهنشاه اقبال پناه ابدالله دولته بنمارستاق
رفتیم پایین راه خوبی است از رودخانه کُذشته رفتیم بجهة تماشای دیه نمارستاق زیاده از یکمیدان اسب از بغله کوه میرود اکر جاده ساخته نبود با اسب نمیشد رفت بعد بوسعتکاه رسید انجا پلی پسر حاجی غُلامرضای تاجر آمُلی ساخته است این حاجی غُلامرضا شخصی بسیار مُتمول و تاجر مُعتبریست از رودخانه که کُذشتیم وُسعت و فضای راه زیادتر شد و رودخانه بدست راست افتاد طرفین راه کوههای بلند سنکی و خاکی دارد رفتیم تا رسیدیم بده نمار که اهالی مشا و آمل انجا به ییلاق میآیند مردمان معروف مُعتبر دارد مثل همین حاجی غلامرضا و حاجی عبّاس تاجر و غیره بعضی درختهای جنکلی از توی خانهای ده پیدا بود حمّام هم دارد حاجی خانجان نامی از اهل مشا دیده شد مرد ریش سفید کوش بُزرک مُعمّریست صد سال تمام دارد اما باز خیلی زرنک و باهوش است خلاصه بعد رفتیم سمت اردو خیلی پایینتر از ده آفتابکردان زدند اینجا سر ده است اول نمار و دره وسیعی هم بالای نمار است که آبادی دیکر از انجا پیدا بود اسمش دیوران پایینتر هم آبادی دیکر بود که کرامحلّهاش میکُفتند زراعت خوبی دارند زراعت اینجا هنوز سبز است عصری مراجعت بمنزل کردیم از راهی که دیروز بالا رفته بودیم
روز سهشنبه دوم در منزل ماندیم جائی نرفتیم مشغول خواندن و مطالعه نوشتجات دولتی و غیره بودیم بقیه در نُمره آتیه مُحمّدحسن