شرح حال رجال ایران/اسفندیارخان صمصامالسلطنه
اسفندیار اسفندیارخان (صمصامالسلطنه سردار اسعد) متولد ۱۲۶۷هـ.ق. پسر بزرگ حسینقلیخان ایلخانی بختیاری بوده و در سال (۱۲۹۵هـ.ق.) که بهمراه پدرش از سفر قشلاقی ایل از خوزستان باصفهان باز میگشت چون نظر ظلالسلطان بر این بود که حسینقلیخان ایلخانی مرد مقتدر بختیاری را بکشد و در همین سال که ظلالسلطان از اصفهان بتهران رفته و بازگشته بود و حکم قتل ایلخانی را از ناصرالدینشاه در دست داشت پس از انجام مشق سرباز در میدان شاه اصفهان ایلخانی و دو پسرش اسفندیارخان و حاح علیقلی خان همراه ظلالسلطان بعمارت دولتی رفتند ظلالسلطان به حسین قلی خان گفت شما بروید به اطاق مشیرالملک[۱] و راجع به خوزستان با هم مذاکره نمائید و به اسفندیارخان و حاج علی قلی خان هم گفت شما هم بروید خانه بنانالملک[۲] که با شما کار لازم دارم این دو برادر با بنانالملک
ملکه ثریا |
گرم صحبت بودند که زنجیر بزرگی آورده آنها را زنجیر و دست و پای هر دو را محکم بستند و حسین قلی خان ایلخانی را نیز در همان شب (۲۷ رجب ۱۲۹۹ هـ.ق.) بوضع فجیعی کشتند و نعشش را در تکیه میر در تخت فولاد دفن نمودند و در شهر شهرت دادند که سکته کرده است پس از یکسال بواسطه اقداماتیکه در تهران برای استخلاص دو پسر ایلخانی صورت گرفت قرار شد که هر دو از زندان آزاد گردند ظلالسلطان حاج علی قلی خان را مرخص کرد و اسفندیار خان را گفت که پس از سه ماه دیگر آزاد خواهد کرد این سه ماه شش سال طول کشید و هر بار که برای استخلاص او اقدام میشد معاذیری میتراشید. اعتمادالسلطنه در یادداشتهای روزانه خود مینویسد: «شنبه ۱۷ ربیعالثانی ۱۳۰۲ ق. – یک ساعت بغروب مانده به دوشان تپه رفتم شاه بیرون شام میل میفرمودند تا ساعت چهار بودم شنیدم اسفندیار خان پسر حسین قلی خان بختیاری مقتول که در حبس ظلالسلطان بود فرار کرده شاه خیلی پریشان است و از ظلالسلطان رنجیده تا چه بروز کند). (این موضوعی که اعتمادالسلطنه نوشته نباید درست باشد و شایعاتی بیش نبوده است فرار برای اسفندیارخان امکان داشته لکن بواسطه مخالفت عموها و عموزادهها با وی بر فرض هم که فرار میکرد نمیتوانسته است اقدام مؤثری بنماید). در سال ۱۳۰۵ هـ.ق. حکومتهای متعددی که تحت نظر و ابوابجمعی بلکه زیر سلطه ظلالسلطان قرار داشت از او گرفته شد و امینالسلطان حکم مرخصی اسفندیارخان را صادر نمود. حاج میرزا حسن انصاری در صفحه ۱۶۹ کتاب اصفهان تاریخ نصف جهان تألیف خود ضمن وقایع سال ۱۳۰۵ هـ. ق. مینویسد: «اسفندیارخان و حاج علی قلی خان از حبس نجات یافتند» بطوریکه پیش گفته شد حاج علی قلی خان بیش از یکسال در زندان ظلالسلطان نبود و حبس اسفندیار خان در حدود هفت سال طول کشید و برای انصاری هم در این مورد اشتباهی روی داده است. اسفندیار خان و حاج علی قلی خان بتهران احضار شدند اسفندیارخان با لقب سردار اسعدی بریاست ایل بختیاری منصوب و حاج علی قلی خان بریاست سوار و غلامان رکابی تعیین گردید و امینالسلطان در مدتی که حیات داشت با آنان خیلی همراهی مینمود. اسفندیارخان برای اداره ایل بختیاری رفت و مدت هفت سال گاهی به تنهایی و گاهی بشرکت عموها امور بختیاری را اداره مینمود.[۳] در سال ۱۳۰۵ هـ.ق. که چهارمحال از حکومت اصفهان مجزی شده بود دوباره در سال ۱۳۱۲ هـ. ق. اداره امور آن بظلالسلطان حاکم اصفهان واگذار گردید و چون او سابقه خصومت با خانواده ایلخانی داشت در این هنگام دشمنی خود را شدیدتر نمود و بصلاحدید وی ریاست ایل بحاج امام قلی خان ایلخانی معروف بحاجی ایلخانی عموی اسفندیار خان داده شد و اسفندیار خان از کار برکنار بود تا اینکه حاج ایلخانی در گذشت و ریاست ایل باسفندیارخان واگذار شد و در سال هزار و سیصد و بیست و یک هـ. ق. اسفندیار خان سردار اسعد در گذشت و لقب او به برادرش حاج علی قلی خان داده شد. اسفندیار خان سردار اسعد بواسطه طولانی بودن حبسش در اصفهان اعتیاد بکشیدن تریاک پیدا کرد و او است که پس از آزاد شدن از زندان تریاک کشیدن را بین خوانین بختیاری معمول نمود و اکثراً مبتلی باین عادت مشئوم و سم مهلک خانمانسوز گردیدند. ملکه ثریا که در تاریخ ۲۳ بهمن (۱۳۲۹ خ.) بعقد ازدواج اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در آمد و پس از هفت سال زناشویی سرانجام در اسفند ماه ۱۳۳۶ خ. بجدائی انجامید دختر خلیل خان اسفندیاری و نوه همین اسفندیارخان سردار اسعد بوده است.