رباعیات خیام (تصحیح فروغی و غنی)/گر می نخوری طعنه مزن مستانرا
ظاهر
۴
گر می نخوری طعنه مزن مستانرا | بنیاد مکن تو حیله و دستانرا | |||||
تو غره بدان مشو که می می نخوری | صد لقمه خوری که می غلام است آنرا |
رباعی ۴– این نکتهایست که دانشمندان و متدیّنان حقیقی برخوردهاند باینکه اکثر مردم از روی جهل یا برای ریا و سالوس از بعضی از فسقها دوری میجویند و در این امر تظاهر میکنند و آن فسقهائی است که احتراز از آنها با منافع و مصالح ظاهری دنیا منافاتی ندارد مانند شراب خوردن ولیکن قبایح دیگر را که بسی بدتر از آنست مرتکب میشوند چون منفعت دنیوی را در آن میدانند مانند دروغ گفتن و ظلم کردن و رشوه گرفتن و مال حرام خوردن و غالب مواردی که بنظر میاید که شُعرا تشویق بشراب خوردن کردهاند در واقع تشویق بشُرب نیست بلکه توجّه دادن باین نکته است که گناهکاری منحصر بشرابخواری نیست و بسیار کارهای دیگر هست که از آن بدتر است. دیوان حافظ از این معنی پُر است چنانکه میفرماید:
ترسم که صرفهٔ نَبَرد روز بازخواست | نان حلال شیخ ز آب حرام ما |
یا میگوید:
فقیه میکده دی مست بود و فتوی داد | که می حرام ولی به ز مال اوقاف است |
یا میفرماید:
می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب | بهتر ز طاعتی که بروی و ریا کنند |