دیوان کامل وحشی بافقی/نرخ بالا کن متاع غمزه غماز را
ظاهر
۹
نرخ بالا کن متاع غمزهٔ غماز را | شیوه را بشناس قیمت، قدر مشکن ناز را | |||||
پیش تو من کم ز اغیارم و گرنه فرق هست[۱] | مردم بیامتیاز و عاشق ممتاز را | |||||
صید بندانت مبادا طعن نادانی زنند | بهر صید پشهبند از پای بگشا باز را | |||||
انگبین دام مگس کردن ز شیرین پیشهایست | برگذر نه دام مرغ آسمان پرواز را | |||||
حیف از بازو نیاید دست بر سیمرغ بند | تیر بر گنجشگ مشکن چشم تیر انداز را | |||||
بر ده ویران چه تازی کشوری تسخیر کن | شوکت شاهی مبر[۲] حسنی[۳] باین اعزاز را | |||||
مهر بر لب باش وحشی این چه دل پردازی است | ||||||
بیش از این رخصت مده طبع[۴] سخن پرداز را |
●