پرش به محتوا

دیوان حافظ/چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد

از ویکی‌نبشته
۱۳۵  چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد نفس ببوی خوشش مشکبار خواهم کرد  ۱۰۸
  بهرزه بی می و معشوق عمر میگذرد بطالتم بس از امروز کار خواهم کرد  
  هر آب روی که اندوختم ز دانش و دین نثار خاک ره آن نگار خواهم کرد  
  چو شمع صبحدمم شد ز مهر او روشن که عمر در سر این کار و بار خواهم کرد  
  بیاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد  
  صبا کجاست که این جان خون گرفته چو گل فدای نکهت گیسوی یار خواهم کرد  
  نفاق و زرق نبخشد صفای دل حافظ  
  طریق رندی و عشق اختیار خواهم کرد