دیوان حافظ/نوبهارست در آن کوش که خوشدل باشی

از ویکی‌نبشته
۴۵۶  نوبهارست در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گُل بدمد باز و تو در گِل باشی  ۴۴۸
  من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی  
  چنگ در پرده همین میدهدت پند ولی وعظت آنگاه کند سود که قابل باشی  
  در چمن هر ورقی دفتر حالی دگرست حیف باشد که ز کار همه غافل باشی  
  نقد عمرت ببرد غصّهٔ دنیا بگزاف گر شب و روز در این قصّهٔ مشکل باشی  
  گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی  
  حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد  
  صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی