دیوان حافظ/ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم

از ویکی‌نبشته
۳۶۶  ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم از بد حادثه این جا به پناه آمده‌ایم  ۳۴۰
  ره رو منزل عشقیم و ز سرحدّ عدم تا باقلیم وجود این همه راه آمده‌ایم  
  سبزهٔ خطّ تو دیدیم و ز بستان بهشت بطلب‌کاری این مهرگیاه آمده‌ایم  
  با چنین گنج که شد خازن او روح امین بگدائی بدر خانهٔ شاه آمده‌ایم  
  لنگر حلم تو ای کشتی توفیق کجاست که درین بحر کرم غرق گناه آمده‌ایم  
  آب رو میرود ای ابر خطاپوش ببار که بدیوان عمل نامه سیاه آمده‌ایم  
  حافظ این خرقهٔ پشمینه مینداز که ما  
  از پی قافله با آتش آه آمده‌ایم