دیوان حافظ/صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است
ظاهر
۴۳ | صحن بستان ذوقبخش و صحبت یاران خوشست | وقت گل خوش باد کزوی وقت میخواران خوشست | ۴۵ | |||
از صبا هر دم مشام جان ما خوش میشود | آری آری طیب انفاس هواداران خوشست | |||||
ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد | ناله کن بلبل که گلبانگ دلافکاران خوشست | |||||
مرغ خوشخوانرا بشارت باد کاندر راه عشق | دوست را با نالهٔ شبهای بیداران خوشست | |||||
نیست در بازار عالم خوشدلی ور زانکه هست | شیوهٔ رندی و خوشباشی عیّاران خوشست | |||||
از زبان سوسن آزادهام آمد بگوش | کاندرین دیر کهن کار سبکباران خوشست | |||||
حافظا ترک جهان گفتن طریق خوشدلیست | ||||||
تا نپنداری که احوال جهانداران خوشست |