خاقانی (قصاید)/در ساخت زمانه ز راحت نشان مخواه
ظاهر
در ساخت زمانه ز راحت نشان مخواه | ترکیب عافیت ز مزاج جهان مخواه | |||||
در داغ دل بسوز و ز مرهم اثر مجوی | با خویشتن بساز و ز همدم نشان مخواه | |||||
اندر قمارخانهی چرخ و رباط دهر | جنسی حریف و همنفسی مهربان مخواه | |||||
گر در دم نهنگ درآیی نفس مزن | ور در دل محیط درافتی کران مخواه | |||||
از جوهر زمانه خواص وفا مجوی | وز تنگنای دهر خلاص روان مخواه | |||||
از ساغر سپهر تهی کیسه می مخور | وز سفرهی جهان سیهکاسه نان مخواه | |||||
گر خرمن امید سراسر تلف شود | از کیل روزگار تلافی آن مخواه | |||||
در ساحت جهان ز جهان یاوری مجوی | در آب غرقه گرد و ز ماهی امان مخواه | |||||
دل گوهر بقاست به دست جهان مده | گوگرد سرخ تعبیه در خاکدان مخواه | |||||
عزلت تو را به کنگرهی کبریا برد | آن سقفگاه را به ازین نردبان مخواه | |||||
همت کفیل توست، کفاف از کسان مجوی | دریا سبیل توست، نم از ناودان مخواه | |||||
خاصانه چون خزینهی خرسندی آن توست | عامانه از فرشتهی روزی ضمان مخواه | |||||
زان پس که چار صحف قناعت بخواندهای | خود را ز لوح بوطمعی عشر خوان مخواه | |||||
چون فقر شد شعار تو برگ و نوا مجوی | چون باد شد براق تو برگستوان مخواه | |||||
دل را قرابهوار مل اندر گلو مکن | تن را پیالهوار کمر بر میان مخواه | |||||
در گوشهای بمیر و پی توشهی حیات | خود را چو خوشه پیش خسان ده زبان مخواه | |||||
بل تا پری ز خوان بشر خواهد استخوان | تو چون فرشته بوی شنو استخوان مخواه | |||||
گو درد دل قوی شو و گو تاب تب فزای | زین گلشکر مجوی و از آن ناردان مخواه | |||||
از بهر تب بریدن خود دست آز را | از نیستان هیچکسی تبستان مخواه | |||||
داری کمال عقل پی زور و زر مشو | زرادخانه یافتهی دوکدان مخواه | |||||
چون شحنهی نیاز ز دست تو یاوگی است | ترس از تکین مدار و پناه از طغان مخواه | |||||
وحدت گزین و محرمی از دوستان مجوی | تنها نشین و همدمی از دودمان مخواه | |||||
چون دیدهای که یوسف از اخوان چه رنج دید | هم ناتوان بزی و ز اخوان توان مخواه | |||||
سرگشتگی زمان نگر و محنت مکان | آسایش از زمان و فراغ از مکان مخواه | |||||
در چار سوی کون و مکان وحشت است خیز | خلوت سرای انس جز از لامکان مخواه | |||||
این مرغ عرشی ار طلب دانهای کند | آن دانه جز ز سنبلهی آسمان مخواه | |||||
خاقانیا زمانه زمام امل گرفت | گر خود عنان عمر بگیرد امان مخواه |