خاقانی (غزلیات)/گر بر در وصالت امید بار بودی
ظاهر
گر بر در وصالت امید بار بودی | بس دیده کز جمالت امیدوار بودی | |||||
این فتنهها نرفتی از روزگار بر ما | گرنه جمال رویت در روزگار بودی | |||||
ما را غم فراقت بحری است بیکرانه | ای کاش با چنین غم دل در کنار بودی | |||||
یارب چه رونق استی بازار ساحری را | گر چون دو چشمت او را یک کیسهدار بودی | |||||
گر بر فلک رسیدی از روی تو خیالی | در چشم هر ستاره صد لالهزار بودی | |||||
رفتی چو آن گل ما از بهر صید گلشن | گل را به چشم بلبل کی اعتبار بودی | |||||
خاقانی ار نبودی مداح خوبی تو | خاقان اکبر او را کی خواستار بودی |