خاقانی (غزلیات)/ما دل به دست مهر تو زان باز دادهایم
ظاهر
ما دل به دست مهر تو زان باز دادهایم | کاندر طریق عشق تو گرم اوفتادهایم | |||||
ما رطلهای درد تو زان در کشیدهایم | کز رمزهای درد تو سری گشادهایم | |||||
گفتی که دل بداده و فارغ نشستهای | اینک برای دادن جان ایستادهایم | |||||
ما آستین ناز تو از دست کی دهیم | چون دامن نیاز به دست تو دادهایم | |||||
تا همقدم شدیم سگ پاسبانت را | از فرق فرقدین قدم برنهادهایم | |||||
کس را چه دست بر ما گر عاشق توایم | مولای کس نهایم که آزاد زادهایم | |||||
ما هم به باده همدم خاقانیم و بس | کو راه بادهخانه که جویای بادهایم |