خاقانی (غزلیات)/فتادهام به طلسم کشاکش تقدیر
ظاهر
فتادهام به طلسم کشاکش تقدیر | نه گرد خانه به دوشم نه خاک دامنگیر | |||||
دل رمیده و شوق بهانه خود دارم | که دیده است دو دیوانه را به یک زنجیر | |||||
چه طرفها که نبستم ز رهنمایی دل | دلیل رهزن من مست خواب و راه خطیر | |||||
خدا زیارت فتراک دل نصیب کناد | رمیده خاطرم از دام راه بیتاثیر | |||||
نفس کشیدن مرغ اسیر پرواز است | مباد صید رهایی شوی ز دام صفیر | |||||
دلی که بال و پری در هوای خاک بزد | ندید خواب شکفتن چو غنچهی تصویر | |||||
ز سینه تا به لب آئین نیشتر دارم | حدیث از جگر پاره میکنم تفسیر | |||||
تو کز تفحص عنقا غبار خواهی شد | چرا غزال قناعت نمیکنی تسخیر | |||||
ز فیض دولت بیدار دیده میخواهم | که صبح را دهم از گریه توشهی شبگیر | |||||
تو خاقنی که به تاراج امتحان رفتی | ز گرد کورهی وارستگی طلب اکسیر |