خاقانی (غزلیات)/دلم ز هوای تو بر نمیگردد
ظاهر
دلم ز هوای تو بر نمیگردد | هوای تو ز دلم زاستر نمیگردد | |||||
بدل مجوی که بر تو بدل نمیجویم | دگر مشو که غم تو دگر نمیگردد | |||||
اثر نماند ز من در غم تو این عجب است | که در دل تو ازین غم اثر نمیگردد | |||||
بد است کار من از فرقت تو وین بد را | هزار شکر کنم چون بتر نمیگردد | |||||
به زر شدی همه کارم ز وصل تو چون زر | ز بیزری است که کارم چو زر نمیگردد | |||||
مرا ز بخت خود است این و خود عجب دارم | اگر جهان به چنین بخت برنمیگردد | |||||
اگرچه آب فراقت ز فرق من بگذشت | دلم خوش است که کعب تو تر نمیگردد | |||||
کدام روز که پیش در تو خاقانی | شهیدوار به خونابه در نمیگردد |