خاقانی (غزلیات)/بر سریر نیاز میغلطم
ظاهر
بر سریر نیاز میغلطم | بر چراگاه ناز میغلطم | |||||
خوش خوش آید مرا که پیش درت | به سر خاک باز میغلطم | |||||
پیش زخم تو کعبتین کردار | بر بساط نیاز میغلطم | |||||
زیر دست غم تو مهره صفت | در کف حقه باز میغلطم | |||||
تو مرا میکشی به خنجر لطف | من در آن خون به ناز میغلطم | |||||
پس مرا خون دوباره میریزی | من به خونابه باز میغلطم | |||||
از پی سجدهی رخ تو چنان | عابدان در نماز میغلطم | |||||
بر سر سنبل رخ تو چنانک | آهوان در طراز میغلطم | |||||
بر سر آتش غمت چو سپند | با خروش و گداز میغلطم | |||||
تو کشان زلف و من چو گربه بر آن | سنبل دل نواز میغلطم | |||||
پیش زلفت چو کبک خسته جگر | زیر چنگال باز میغلطم |