خاقانی (غزلیات)/بر دل غم فراقت آسان چگونه باشد
ظاهر
بر دل غم فراقت آسان چگونه باشد | دل را قیامت آمد شادان چگونه باشد | |||||
تو کامران حسنی از خود قیاس میکن | آن کو اسیر هجر است آسان چگونه باشد | |||||
پیغام داده بودی گفتی که چونی از غم | آن کز تو دور ماند میدان چگونه باشد | |||||
هر لحظه چون گوزنان هوئی برآرم از جان | سگجانم ارنه چندین هجران چگونه باشد | |||||
نالندهی فراقم وز من طبیب عاجز | درماندهی اجل را درمان چگونه باشد | |||||
خواهم که راز عشقت پنهان کنم ز یاران | صحرای آب و آتش پنهان چگونه باشد | |||||
پیش پیام و نامهات بر خاک باز غلطم | در خون و خاک صیدی غلطان چگونه باشد | |||||
نامه به موی بندی وز اشک مهر سازی | در مهر تر نگوئی عنوان چگونه باشد | |||||
بر موی بند نامهات طوفات گریست چشمم | چندین به گرد موئی طوفان چگونه باشد | |||||
خاقانی است و آهی صد جا شکسته دربر | یارب که من چنینم جانان چگونه باشد |