خاقانی (غزلیات)/برون از جهان تکیه جایی طلب کن
ظاهر
برون از جهان تکیه جایی طلب کن | ورای خرد پیشوایی طلب کن | |||||
قلم برکش و بر دو گیتی رقم زن | قدم درنه و رهنمایی طلب کن | |||||
جهان فرش توست آستینی برافشان | فلک عرش توست استوایی طلب کن | |||||
همه درد چشم تو شد هستی تو | شو از نیستی توتیایی طلب کن | |||||
چو در گنبدی همصف مردگانی | ز گنبد برون شو بقایی طلب کن | |||||
خدایان رهزن بسی یابی اینجا | جدا زین خدایان خدایی طلب کن | |||||
مر این پنج دروازهی چار حد را | به از هفت و نه پادشایی طلب کن | |||||
مگو شاه سلطان اگر مرد دردی | ز رندان وقت آشنایی طلب کن | |||||
کلید همه دار ملک سلاطین | به زیر گلیم گدایی طلب کن | |||||
به سیران مده نوشداروی معنی | ز تشنه دلان ناشتایی طلب کن | |||||
به باغ دل ار بلبل درد خواهی | به خاقانی آی و نوایی طلب کن |