خاقانی (غزلیات)/ای دل به جفات جان نهاده
ظاهر
ای دل به جفات جان نهاده | جان پیشکشت جهان نهاده | |||||
شهری همه ز آهنین دل تو | قفلی زده بر دهان نهاده | |||||
بر طرف لب تو جان عیسی | از نیل و بقم دکان نهاده | |||||
از کوی سوار چون برآئی | شبپوش بر ابروان نهاده | |||||
ترکان کمین غمزهی تو | یاسج همه بر کمان نهاده | |||||
تو عاشق صید و تیغ بر کف | عشاق تو دل بر آن نهاده | |||||
من پیش تو بر زمین نهم سر | کای پای بر آسمان نهاده | |||||
اسب از در من مران و مگذر | هان نعل بهات جان نهاده | |||||
خاقانی را در آتش عشق | نعل هوس از نهان نهاده |