تاریخ مختصر دولت قدیم روم/فصل نوزدهم
--( فصل نوزدهم )--
ادبیات و صنایع روم
( نویسندگان قبل از اگوست ) رومیها از خود بالطبیعه ادبیات نداشتند و از یونانیها کسب ادب کردند و ایشانرا سرمشق خویش قرار دادند چنانکه قدمای روم ابتدا بترجمهٔ نوشتجات یونانی پرداختند یا از ایشان تقلید نمودند و سابق هم مذکور داشتیم که پلوت[۱] و ترانس[۲] تئاترهای یونانی را ترجمه میکردند. بعد از آن کمکم در میان رومیان اشخاصی پیدا شدند که بخیال خود کار میکردند ولی باز از یونانیها اقتباس واخذ شیوه و مضمون مینمودند و اول کسانیکه دراین راه مقامی یافتند خطبا میباشند هرچند خطب ایشان باقی نمانده و ندیدهایم و فقط صیت ایشانرا شنیدهایم و از آن جمله یکنفر را بخوبی میشناسیم و او سیسرن[۳] سابقالذکر است. این مرد ابتدا در جزیرهٔ ردس بلاغت یونانی تحصیل کرده عادات خطبای یونان را نزد رومیان شایع نمود که الفاظ و کلمات فصیح را اختیار کرده با دقت و مراقبت عبارات طویل منقح ترتیب دهند. خطب سیسرن بسیار است و اکثر آنها را در مرافعهها برای اثبات یا ابطال مدّعائی انشاد کرده و بعد از انشاد انشاء هم مینموده برای بهرهمند ساختن رومیان از حکمت یونان رسالات فلسفی چند نیز تصنیف کرده. در واقع نثر زبان لاتین را سیسرن بدرجهٔ کمال رسانیده و بعدها کسانیکه میخواستند بآن زبان خوب چیز بنویسند نوشتجات او را سرمشق قرار میدادند.
در همان اوقات یکی از معتبرترین شعرای لاتین میزیسته موسوم به لوکرس[۴] و او در کتاب معروف خود که این عنوان دارد ( در باب طبیعت ) حکمت اپیقور[۵] از فلاسفهٔ یونان را نظماً بیان نموده است. این شخص از خانوادههای نحیب روم بوده و از امور سیاسی و دولتی ملول شده در کتاب سابقالذکر میخواهد بطلان و سخافت عقاید دینی همشهریان خود را بر ایشان ظاهر کند و آنها را از ترس و هول ارباب انواع و عقوبتهای ایشان رهاند و چون بمعنی بیش از صورت توجه داشت کلمات غریبه از قبیل اصطلاحات قدیمهٔ زبان لانین و الفاظ یونانی در عبارات او بسیار دیده میشود.
اما کاتول[۶] که یکی دیگر از شعرای رومی مأئه اول قبل از میلاد است و تقلید شعرای اسکندریّه را میکرده مطالب حزنانگیز و تأسفآمیز یا مغازلات و هجویات در قطعات کوچک شعر بیان مینموده در رعایت قوانین فصاحت و معمول داشتن نکات لطافت و ظرافت ساعی بوده است.
دیگر از نویسندگان آنزمان وارن[۷] میباشد که مردی فاضل بوده و رسالات معتبرهٔ متعدده در فلاحت و تاریخ و صرف و نحو و غیرها نوشته همچنین قطعات ممزوج از نثر و نظم که در آنها از آداب و عادات زبان خود مذمّت میکند و نقّادی مینماید.
آن اوقات نوشتن کتب تاریخ روم مرسوم و متداول شده و بسیاری اشخاص اینکار را کرده بودند لکن غالباً نوشتجات ایشان باقی نمانده فقط کسی که چیزی از او بدست است سالوست[۸] میباشد. ولی کتاب بزرگی که در تاریخ روم نوشته مفقود شده و چند قطعهٔ مختصر از او باقی مانده. بعضی از سرداران هم آن ایام بنوشتن وقایع و مشهودات خود میپرداختند چنانکه سیلا و لوکولوس اینکار را کرده و نوشتجاتشان از میان رفته لکن یادداشتهائیکه قیصر در باب جنگهای خود در مملکت گل نوشته باقی مانده و او زبان لاتین را در کمال صحت و سلامت مینوشته و وقایع را بطور ساده و روشن نقل مینموده و کتاب او از بهترین کتب تاریخ روم است.
قرائت کتب کمکم در نزد رومیان شایع شد و تجارت کتاب متداول گردید و نوشتجات نویسندگان رومی و یونانی را کاتبها که غالبا غلام بودند بر روی لولهها از پوست کتابت میکردند و بفروش میرسانیدند و منتهای ترقی ادبیات رومی در عصر اگوست واقع شده است.
( عصر اگوست ) در مدت پنجاه سال فرمانروائی اگوست برحسب اتفاق در روم نویسندگان متعدد پیدا شدند که اکثر از اهل بلاد ایطالیا بودند و رومی اصل محسوب میشدند و از نجبا و اعیان هم نبودند بلکه در زمرهٔ افراد متوسط ملت بشمار میآمدند و اکثر ایشان شاعر بوده و نثرنویس در آن سنوات کمتر پیدا شده است.
یکی از بزرگترین شعرای آنزمان ویرژیل[۹] است و اگوست چون او را شناخت باو مهربانی کرد و منظومهای در باب فلاحت از او توقع نمود و ویرژیل آنرا گفته و به ژئورژیک[۱۰] موسوم ساخت (یعنی اعمال زمینی) و قبل از آن بشیوهٔ یونانیها اشعاری راجع بصحرا و گلّهداری گفته که باسم بوکلیک[۱۱] یعنی منظومهٔ چوپانی معروف است. بالاخره ویرژیل یک منظومهٔ معتبر بهلوانی هم دارد معروف به انئید[۱۲] که سرگذشت انه[۱۳] میباشد و او از بزرگان شهر تروا[۱۴] بوده که بنا بر افسانههای یونانی بعد از خرابی شهر مزبور بایطالیا رفته و در آنجا اقامت کرده و حکایتها دارد.
دیگر از شعرای معتبر هراس[۱۵] بوده که او را نیز اگوست مورد تلطف خویش نموده و او بشیوهٔ یونانیها قطعات شعر[۱۶] بجهت خواندن و نواختن گفته همچنین نامههای منظوم[۱۷] و اشعاری مبنی بر عیبجوئی و نقادی[۱۸] نیز کتابی(۲) [۱۹]دارد در فن شاعری و صنایع شعری که آن هم نظم است.
شاعر معتبر دیگر اوید[۲۰] میباشد که شعر فراوان گفته با ملاحت و ظرافت تمام و منظومههای طولانی[۲۱] در باب افسانهها و آداب قدیمهٔ مذهبی از او باقی مانده است ابتدا در نزد اگوست باتقرب و منزلت بوده و بعد مطرود گردیده و آخر عمر را در بلاد بعیده بسر برده است.
دیگر از شعرای آن دوره پرپرس[۲۲] و تیبول[۲۳] میباشند که قطعات نظم کوچک[۲۴] حاوی مضامین تأسفآمیز و تعشق و تغزل از ایشان بنظر رسیده است.
اما نثرنویس معتبر آن عصر تیت لیو[۲۵] میباشد و او مورخ بوده و تاریخ بزرگی از دولت روم از مبادی آن تا زمان حیات خود نوشته است.
اگوست شخصاً بحال نویسندگان مزبور توجه داشته و ایشانرا تشویق و تربیت مینموده و مسن[۲۶] که از طفولیت همدم اگوست بوده و همواره در نزد او تقرب داشته و مستشار و وزیر او محسوب میشود نیز بعلم و ادب رغبت داشت و نویسندگان را در خانهٔ خود میپذیرفت و بموانست با ایشان مصاحبت میکرد وایشان در اشعار خود از او تمجید و تشکر مینمودند و اما اگوست را همه ولینعمت خود میخواندند و مداح او بودند و باین واسطه آن امپراطور نام باقی یافته علیالخصوص که آن دورهٔ ترقی ادب را باسم او موسوم ساخته عصر اگوست[۲۷] گفتهاند.
( آثار و ابنیه ) در روم مثل یونان مجسمهساز و نقاش معتبر پیدا نشد و صنعتی که رومیان بکمال رسانیدند معماری بوده و آثار صنعتی ایشان ابنیه و عماراتست. در معماری هم رومیان مثل سایر صنایع از یونانیها اقتباس نموده و مثل آن قوم در عمارات خود ستونها و سرستونها قرار داده و خانههای خویش را شبیه بخانههای یونانی ساخته ولی یک کار میکردند که نزد یونانیها معمول نبود و آن طاق زدن میباشد و باینواسطه عمارات ایشان وسیعتر و مرتفعتر از ابنیهٔ یونانی است.
برای ساختن عمارات خود رومیها مصالح خشن از قبیل خشت و سنگریزه و آهک بکار میبردند و جز در طاقها و ظاهر ابنیه سنگتراش استعمال نمیکردند و چون مصالح مذکور در همهجا یافت میشود رومیان در تمام ممالک متصرفی خود ابنیه و آثار دارند. ولی قبل از اگوست در روم بنای قابل ذکری نبود غیر از معبد کاپیتل و تماشاخانهای که پمپه بنا نموده و ابنیهای که قیصر در اطراف میدان خود ساخته بود. اگوست برای زینت شهر سعی بسیار کرد. معابد قدیمه را که رو بخرابی داشت مرمت نمود چنانکه خود او گفته است هشتاد و دو معبد قدیم را مرمت کرده و شانزده معبد جدید بنا نمودهام. علاوه برین تماشاخانه و میدان و بازار و غیره هم ساخته است و از این جمله معتبرتر و مشهورتر معبد پانتئون[۲۸] میباشد که در مأئه دویم میلادی مرمت شده و هنوز موجود است و آن معبد بسیار بزرگی است مدور که بواسطهٔ طاق عظیمی پوشیده شده و رأس آن سوراخی داود بجهت دخول روشنائی لکن از غایت بلندی هیچگونه نسیمی از آن بپائین نمیرسد. باری اگوست خود دربارهٔ روم میگفت شهری از خشت یافتم و شهری از مرمر بجای آن گذاشتم.
( طرق و شوارع ) سابقاً مذکور داشتهایم که رومیها راهسازی زیاد میکرده و در این باب اختصاصی دارند. در زمان اگوست هم این شیوه را معمول داشتند و در ایطالیا بلکه در ایالات خارج نیز راهها ساخته و طرق مزبور غالباً بخط مستقیم ممتد شده و از سنگ و آهک بوده و فواصل را هم میل بمیل بواسطهٔ سنگهای نشانه معین میکردند و منزلگاهها با اسب و چاپار ترتیب داده بودند که پیغامها و مطالب دولت را باماکن مختلفه برسانند.
ابنیه و طرق و شوارع زمان اگوست اکثر بمباشرت پسر زن او آگریپا صورت گرفته و او صورتی از تمام شوارع دولت روم با منزلگاهها و فواصل آنها از یکدیگر ترتیب داده روی سنگی نقش نموده در محلی عمومی نصب کرد و برای مسافرین هم نسخها از آن برداشته منتشر نمودند.
( تجارت ) هرچند دولت روم شوارع را محض حرکت افواج و چاپارهای دولتی ترتیب میداد ضمناُ عمل تجارت و حمل مالالتجارهها و مسافرت نیز سهل میشد و چون دولت روم مانع بود از اینکه اقوام تابع او با یکدیگر جنگ و جدال کنند امنیت برقرار بود و مردم باطمینان خاطر رفت و آمد میکردند. لهذا مابین ممالک مختلفهٔ روم رشتهٔ تجارت معتبری متصل گردید و مهمترین دارالتجارهها شهر روم بود که سه الی چهار کرور جمعیت داشت و اغنیا و اشخاصیکه امتعهٔ تفننی و تجملی میخریدند آنجا ساکن بودند. اجناس مالالتجاره را بیشتر از راه دریا میاوردند و در بندر استی[۲۹] پیاده کرده با زورق از رود تیبر حرکت داده بروم میرسانیدند. امتعهای که بسایر نقاط ایطالیا میبایست برود غالباً در خلیج ناپل پیاده شده بواسطهٔ طرق سابقالذکر ببلاد ایطالیا میرفت یا آنکه با زورق در کنار ساحل ایطالیا سیر کرده بمقصد میرسید. در تجارت روم واردات بیش از صادرات بود یعنی رومیها غالباً مشتری بودند نه بایع و پول را از ولابات بطریق مالیات تحصیل مینمودند و اجناس و امتعهٔ هر ولایتی را در یک شهر یا بندر جمع کرده از آنجا با کشتی بایطالیا حمل مینمودند. از ممالک جنوبی یعنی جزیرهٔ سیسیل وافریقا و مصر گندم و بقولات خشک اخذ میکردند و مرکز تجارت آن نواحی بلاد پالرم[۳۰] و کارتاژ و اسکندریه بود. از ممالک نیم وحشی غربی چوب بجهة ساختمان و پوست و پشم و غلام حمل مینمودند و مراکز آن نقاط در اسپانیا شهر کادیکس[۳۱] (قادس) بود که مالالتجارهٔ آن پارچهٔ کتانی و پشم و نقره بود و در مملکت کل ناربن[۳۲] مرکز تجارت محسوب میشد و در سواحل پیش کوه شهر ژن[۳۳] و در ساحل ادریاتیک شهر اکیله[۳۴].
از انگلیس قلع میاوردند و از سواحل بالتیک عنبر. ولی اشیاء تجملی و تفننی عمده از مشرق زمین حمل میشد و تجارت بحری از آن سمت رونق مخصوص داشت. تجار هندوستان و عربستان اجناس گرمسیری از قبیل عطریات و ادویه و نیل و عاج و جواهر و احجار قیمتی و پارچههای پنبهای و ابریشمی حمل میکردند و از راه دریا و کاروان در سه مرکز عمده مجتمع مینمودند. آنچه از بحر احمر و سوریه میرفت در اسکندریه جمع میشد و آنچه از خلیج فارس و صحرای شام بود در انطاکیه و آنچه از داخلهٔ آسیا و جانب بحر خزر حمل میکردند در شهر البیا[۳۵] واقع در کنار دریای سیاه جمع میکردند و من حیث المجموع تخمین کردهاند که دولت روم هر سال قریب ده کرور تومان اجناس خارجه مبخریده است.
- ↑ Plaute
- ↑ Térence
- ↑ Cicéron
- ↑ Lucrèce
- ↑ Epicure
- ↑ Catolle
- ↑ Varren
- ↑ Salluste
- ↑ Virgile
- ↑ Géorgiques
- ↑ Bucoliques
- ↑ Énéide
- ↑ Énée
- ↑ Troie
- ↑ Horace
- ↑ Odes
- ↑ Épîtres
- ↑ Satires
- ↑ L'art politique
- ↑ Ovide
- ↑ Les Métamorphoses, Les Fastes
- ↑ Properce
- ↑ Tibulle
- ↑ Élégies
- ↑ Tite-Live
- ↑ Maecēn
- ↑ Siècle d'Auguste
- ↑ Panthéon
- ↑ Ostie
- ↑ Palerme
- ↑ Cadix
- ↑ Narbonne
- ↑ Géne
- ↑ Aquilée
- ↑ Albia