برگه:Tavalludi Digar - Farogh Farrukhzad.pdf/۵۴

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

وصل

 
 
 
 

آن تیره مردمکها، آه

آن صوفیان سادهٔ خلوت نشین من

در جذبهٔ سماع دو چشمانش

از هوش رفته بودند

 
 

دیدم که بر سراسر من موج میزند

چون هرم سرخگونهٔ آتش

چون انعکاس آب

چون ابری از تشنج بارانها

چون آسمانی از نفس فصلهای گرم

۴۲