کرده بود که خسرومیرزا الان در شاهزاده عبد العظیم و مصطفی قلیمیرزا درخانهٔ جناب حاجیمیرزا آقاسی و جهانگیرمیرزا و احمدمیرزا در قم میباشند پادشاه مرحوم تغیر فرموده دستخط به احضارمیرزا فضلاللّه و فتحاللّهخان صادر مینمایند که هرچه در تویسرکان از عیال و کسان این دعاگویان گرفتهاند رد کرده به دارالخلافه آیند کسان میرزا فضلاللّه و فتحاللّهخان حقیقت احوال را از دارالخلافه به ایشان نوشته ایشان را تاب توقف در تویسرکان نمانده قبل از رسیدن دستخط پادشاهی فرارا بیرون آمدند و دیگ فساد میرزا رضا قلی از جوش افتاده آرزوهایش خام و نپخته ماند و پادشاه مرحوم امیرزاده مصطفی قلیمیرزا را نوازش و مرحمت فرموده اذن توقف در دارالخلافه به استدعای این دعاگویان دادند و به امیرزاده خسرومیرزا خلعت مرحمت فرموده و نوازشات مخصوص ساخته اذن و اجازهٔ انصراف به تویسرکان ارزانی داشتند و این دعاگوی دولت از این جوره حرکات فسادآمیز که از میرزا رضا قلی شرانگیز به ظهور میرسید دلتنگ شده عزم توقف قم را جزم نمود و امیرزاده احمدمیرزا را روانهٔ تویسرکان ساخت و خود مشغول به تحصیل علوم دینیه شده به خواندن مقدمات و فقه و اصول در مدرسهٔ قم اشتغال ورزید و بعضی از اموال و اسباب را از میرزا فضلاللّه و فتحاللّهخان امیرزاده مصطفی قلیمیرزا به حکم پادشاه پس گرفت و پس از ظهور این مفاسد و اکاذیب قنبر علیخان معزول و میرزا رضا قلی در تهران مأمور به توقف آمده تا سال وفات پادشاه مرحوم در آنجا ماند تا بعد چه کند و چگونه از احوالات او نوشته آید و منتقم حقیقی در مدت یک سال فتحاللّهخان را به ناخوشی وبا گرفتار کرده به مقر و مقام خود فرستاد و میرزا فضلاللّه به سببی از اسباب غیبی که تفصیل آن را مناسب زمان نمیدانم به چوبکاری عدالت پادشاهی تا کمر ریخته شده با برادران محبوسا به کاشان فرستاده شد تا ایام وفات شاه مرحوم در آنجا بودند و این دعاگوی دولت بعد از پنج سال توقف در قم و تحصیل مقدمات و اخذ اصول از استادی جناب مجتهد العصر و الزمانی آخوند ملا محمد صادق سلمه اللّه به ساختن کاروانسرایی که در درب دروازهٔ معصومه است مشغول شده حسادان مملکت حسد برده به منازعه برخاسته و حاکم مملکت را با خود یار نموده و به مرافعات و محاکمات اقدام نمودند و این دعاگو را دلتنگ نموده و به
برگه:Tarikhe Now.pdf/۲۷۵
ظاهر