پرش به محتوا

برگه:Tarikhe Now.pdf/۲۰۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

قازلی گول می‌باشد. این دعاگوی دولت شاهی سرباز و سوار را که حاضر بود برداشته به مقابلۀ سواره و پیاده که می‌آمدند شتافت و اعلام نمود که سایر لشکریان اموال غنیمت را برداشته از گردنۀ قازلی گول بالا رفته وارد محال اواجق شده در قریۀ قراکلیسا منزل نمایند.

این دعاگوی دولت چندان در مقابلۀ سواره و پیاده که آمده بودند ایستاد تا جمیع لشکریان از گردنه عبور نمودند، پس از آن این دعاگوی دولت نیز با سرباز و سوار به قریۀ قراکلیسا رفته از آنجا وارد خوی شده اموال غنایم را جمع نموده در میان لشکر نظام و سواران مواجب‌خوار دولتی تقسیم نموده بعد از وضع انعام و احسان نه هزار تومان از بابت مواجب فوج دوم تبریز و هفت هزار تومان از بابت مواجب نظام خوی قبض دولتی گرفته با اخبار واقعه به دارالسلطنۀ تبریز و محمدخان امیر نظام فرستاد و خود دعاگوی دولت به جهت حفظ سرحد ارومیه از تقلب و تسلط میرروان دز به ارومیه رفته به احضار افواج نظام کرد اعلام نامه‌ای به محالات فرستاده مشغول سرحدداری آن سامان شد.

طایفۀ جلالی که از اموال و اغنام عاری و خالی آمدند به ولایت قارص رفته در این بین کاروان عظیمی را از مال تجار ایران که از اسلامبول می‌آمدند در ولایت دیادین جلوگیری کرده بر سر آن کاروان ریختند و زیاده از سیصد هزار تومان مال تجار را به غارت بردند.

بعد از رسیدن این خبر به دارالسلطنۀ تبریز محمدخان امیر نظام به سر عسکر ارزنة الروم نوشتجات اکیده نوشته مطالبۀ اموال تجار را نمود و به این دعاگوی دولت نیز اعلام نمود که تدارک لشکریان آن سرحد را دیده به قازلی گول رفته به اجتماع لشکریان بپردازد و به مطالبۀ اموال تجار از سرعسکر ارزنة الروم اقدام نماید. این دعاگوی دولت در فکر انجام این خدمت بود که خبر رسیدن امیرزاده خسرومیرزا چنان‌که مذکور شد به دارالخلافه رسید. این دعاگوی دولت ابراهیم خلیل‌خان را با پیشکش لایق و عریضجات به مشهد مقدس روانه نمود و نوشتجات به امیرزاده خسرومیرزا نوشت که از دارالخلافه به مشهد رفته به عذر مافات قیام نماید.

ابراهیم خلیل‌خان به دارالخلافه رسیده بود که پادشاه مرحوم نیز وارد دارالخلافه شده بودند و محمدخان امیر نظام نیز به جهت استقبال پادشاه مرحوم با امیرزاده